محل تبلیغات شما



اگه اذیتم کنی  اگه منو آزار بدی بهم دروغ بگی و دودوزه بازی دربیاری

اگه زر مفت بزنی و بهش عمل نکنی

اگه تبدیل به آدم آشغالی بشی که احساسات منو واسه تجربه ات استفاده کنی

هیچی نمیشه اتفاقا زمین هم گرد نیست هیچ بلایی سرت نمیاد و خدا هم مثلا به زمینت نمی کوبونه

فقط از اون لحظه به بعد توی زندگیت هر اتفاق بدی برات بیفته  فکر میکنی داری تاوان میدی

و به این باور و ترس رسیدن نابودت میکنه

همین برای همه ی باقی مونده ی روزایی که میخوای بدون من خوش بگذرونی کافیه.


ریاضی هامو هیچوقت حل نمیکردم اصلا ریاضی برام منحل بود درس خوندن سخت بود انگار یه چیزی بودکه مثل پتک میکوبیدن هی تو سرم نمیفهمیدم اصلا برای چی هست یه جایی که به چندین سال قبل برمیگردم هی انگار می لولیدم الکی توی خانواده . بی هدف بی اونکه بهم بگن اصلا چی؟؟کی؟؟؟تو چیکاره ای؟؟تو چی هستی؟؟؟و چه غلطی قراره بکنی؟ می لولیدم درست مثل کرم وجود داشتم در حالی که کنار گذاشته میشدم این حس رو داشتم که باید برم قایم بشم تا جلوی چشم نباشم این البته راحتی خودم رو هم به
دلم میسوزه حتی برای اطرافیان که مخالفت من با عقایدشون داره زجرشون میده از دستم خسته و کلافه ان ازم متنفرن نمیدونن دارم چه گوهی میخورم نمیدونن دقیقا قراره چه غلطی برای آینده ام بکنم چرا انقدر قاطع میگم نه چرا اونا مجبورن بهم فحش بدن و بگن غلط کردی .دلم براشون میسوزه که نمیتونن منو بپذیرن نمیتونن بپذیرن که همینطوری باشم پیششون و انگار دیگه وقته اینه که دک بشم انگار از موندنم چندسالی هم گذشته وقت اضافه دو سه دقیقه ای هم تموم شده چه برسه دقیقه نود ولی من
کرخت و نیمه کرخت گزگز شدگی. لش به حالتی که تمام اندام با حالتی چغر و وارفته به من آویزانند اضافی های مطلق و مزخرف که دلم میخواست همه شان را از تنم جدا کنم دوست داشتم یک موجود کمی راحت تر و سبک تر میبودم بدون این همه اضافات موهای بلند روی سر که در این گرما که داردکلافه ام میکند و پس کله ام هی عرق میکند به معنای واقعی دوست دارم کله ام را تیغ بزنم و همه ی موهایم را ببرم از این همه سنگینی مزخرف بیزارم حرفهای ساسان حبیبی را با خستگی به خورد مغزم میدهم به

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

روانشناسی کودکان